یک سال گذشت
حوالی ساعت 3 بعدظهر 3 اسفند پارسال بود که حاج عباس رجایی فوت کرد و این دنیا رو از بهره بردن از وجود چنین شخصی بی نصیب گذاشت .
فردای اون روز ، یعنی 4 اسفند بود که جمعیت زیادی جلوی خونه اون مرحوم جمع شد و نکته قابل توجه این بود که بیشتر این جمعیت جوون بودند و همه ی این جوون ها یه زمونی دانش آموز دبیرستان کمال بودند ؛ همون دبیرستان کمالی که حاج عباس معاونت آموزشی رو بر عهده داشت و همون کمالی که قدر حاج عباس رو اون جور که باید و شاید ندونست ؛ حاج عباسی که با وجود کسالت و پادردی که داشت با تمام وجود برای بچه های کمال زحمت می کشید و بی شک در کمال برای دانش آموزان و مخصوصا بچه های پیش دانشگاهی دلسوزتر حاج عباس وجود نداشت ؛ بچه های پیش دانشگاهی ای که در حالیکه چند ماه بیشتر تا کنکور دادنشون نمونده بود از طرف مدیر و مشاور و سایر مسئولین کمال نه تنها که حمایت نمی شدند بلکه بعضی وقت ها حتی اذیت هم می شدند و چشم امیدشون به قدرت و برش حاج عباس بود که البته زور یه نفر حاج عباس چندان نمی تونست مشکلات بچه ها رو حل کنه .
همتون حاج عباس و دلسوزی ها و فداکاری هاشو و... خوب می شناسید و همتون با هاش کلی خاطره دارید پس
برای شادی روح حاج عباس رجایی فاتحه ای به همراه صلوات بفرستید .
اگر نظری در مورد اون محروم دارید در قسمت حرف شما دوستان بنویسید .